سال90
بابایی حسن تقریبا هر روز به دیدن شما می آید و تمام بد خلقی ها و غرهای علیرضا را به جون میخرد واقعا عاشق علیرضا است .خداسالم و زنده نگه شان دارد. شعرهای لی لی حوضک، گنجشکک اشی مشی، صد دانه یاقوت ،یک توپ دارم قلقلی را بابایی بهش یاد داده و برایمان میخواند صدایش را ضبط کردم و روی موبایلم گذاشتم. خیلی کم دل است و بدتر ازم غصه خور.؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا طاقت اشکهای من را ندارد تا من گریه میکنم میدود برایم دستمال می آورد به من می گوید: غصه نخور من پیشت هستم. در کارهای خانه به من کمک میکند البته همراه با خراب کاری و سخنرانی. هنوز از حمام رفتن میترسد و در حمام گریه میکند. بازی بعد از حمام ...